اشعار انتقادی

ساخت وبلاگ

اربابی دارم به غایت نکته سنج می دهدهرروزبه مردم دردورنج چون که مردم درگریبان سربرند خودبردازاین میان هرروزه گنج اشعار انتقادی ...
ما را در سایت اشعار انتقادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naghed-37o بازدید : 51 تاريخ : چهارشنبه 20 بهمن 1400 ساعت: 11:20

عشق ومستی، شوروهستی تیشه زدبربت پرستی

عاشق ودیوانه هستی زین سبب رستی زهستی

شرح حالت راچنان گفت مرشد یکتاپرستی

بانشاط باش ومحبت کن زمانی را که هستی


برچسب‌ها: عشق, مستی

اشعار انتقادی ...
ما را در سایت اشعار انتقادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naghed-37o بازدید : 56 تاريخ : چهارشنبه 20 بهمن 1400 ساعت: 11:20

ملتی بودیم درصلح وصفا بهرصلح می کردیم حاجت هاروا تاکه روزی باطمع همدم شدیم رفت محبت، داده ایم ازکف رفاه اشعار انتقادی ...
ما را در سایت اشعار انتقادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naghed-37o بازدید : 51 تاريخ : چهارشنبه 20 بهمن 1400 ساعت: 11:20

هرآنکس باهنرشد دربه درگشت به وقت مرگ اودنیا خبرگشت هرآنکس عاشق ودلباخته گردیدبه امیدوصال دیوانه سرگشتهرآنکس همچوسروآزاده گردیداسیرخشم وعصیان تبرگشتهرآنکس با وفا بود ومحبتنصیبی که نبردآزرده س اشعار انتقادی ...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار انتقادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naghed-37o بازدید : 63 تاريخ : چهارشنبه 5 آذر 1399 ساعت: 7:16

تظاهردرتظاهرمست مستیم 

که مادراین جهان یکتاپرستیم 

به دورخود دیواری زاغرار 

کشیدیم تانگویند بت پرستیم

اشعار انتقادی ...
ما را در سایت اشعار انتقادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naghed-37o بازدید : 76 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 6:19

موسی به کوه طوررقته سامری بتی بساز

فکرم به دیاریاررفته سامری نتی بساز 

زندان وجودم هرروزتنگ ترمی شود 

خواهان پرکشیدنم سامری پلی بساز

اشعار انتقادی ...
ما را در سایت اشعار انتقادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naghed-37o بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 6:19

بود یکی جنگل پربیشه ای سالها ندیده بود به خود تیشه ای تا که زمانی بدین نحوگذشت آسوده بود جنگل ازاین سرگذشت تا که درخت ها همگی پیرشدند خسته ازاین نالۀ شبگیرشدند ازوضع موجود همه سیرشدند خواهان یک سلسله تغییرشدند شب همه شب به درگاه بی نیاز دست به دعاشدندوخواستند به راز که ما ازاین وضع همه خسته ایم خواهان تغییرات پیوسته ایم چون که زمانی بدین حال گذشت آمد ندایی که دی درگذشت تیکه ای ازیکی درخت کنده شد فکری توذهن باغبان زنده شد تیکه رابرداشت وبه خانه بردش صیقلی کرد وبه پسرسپردش فردا بروبا این تبربه جنگل ببین کدام درخت ها دارندانگل هردرختی که پیروفرسوده بود یا درختی که ازکارافتاده بود با این تبرازریشه قطع شون کن برای سوخت سرما صرف شون کن روزدگرپسرآمد با تبر درخت های جنگل وکرد دربه در وقتی پسربه ریشه با تیشه زد ناله درآمد ازدرخت ریشه زد افتاد زمین درخت پیروخسته بجاش درخت های جوان شدرسته بازیکی جنگل پربیشه ای سالها ندیده بود به خود تیشه ای ناقد! ازاین وضع همه خسته ایم خواهان تغییرات پیوسته ایم  برچسب‌ها: تغییر اشعار انتقادی ...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار انتقادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naghed-37o بازدید : 59 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت: 13:07

گوشۀ قلبم بساختم خانه ای ازبرایت که یکی یک دانه ای بعدازآن کاشتم اطرافش درخت تا خفا باشد زهربیگانه ای منظری ساختم زجنس انتظار برغروب آرزوهام سایه ای کنج این خانه نشستم سال ها تا درآید ازدرش دردانه ای آمدم سویت که تا شکوه کنم خانه ای دیدم که چون من ساخته ای بردرخانه تک وتنهانشستی منتظر تا سراید ازبرایت بلبلی افسانه ای ناقد آن یارکه خود منتظراست ازچه روساختی برایش خانه ای  برچسب‌ها: خانه قلب اشعار انتقادی ...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار انتقادی دنبال می کنید

برچسب : خانه,قلب, نویسنده : naghed-37o بازدید : 67 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 14:34

قطره ای برروی موجی گشت سوار قدرتی دید بی نهایت بیشمار باورش شد کین قدرت زان اوست بادی درغبغب بینداخت آن نگار این منم؟ یامن منم؟ مشکل منم! من چه باشم قطره یا دریای نار حس قطره بودن ازاودرگذشت شعله ای پنداشت خودرا بیقرار شعله ای برزد برآن امواج سخت کل قطره های موج گشتند بخار  اوکه غافل گشته بودازاصل خویش محو شد آن یال وکوپال ووقار ناقد اندازه نگه دارکه نکوست  قله قاف جای سیمرغ است نه طوطی زار اشعار انتقادی ...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار انتقادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naghed-37o بازدید : 90 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 13:05

نخواب کوروش که ماها جمله خوابیم بیا بنگرکه سال هاست درسرابیم پریشب خوابی ازوحشت بدیدم فغانی ازدل آشفتۀ ملت شنیدم بدیدم گرگ زشت جیره خواری یکایک می کشد هردم به خواری به هراسب سپیدی که رسیدست به خون آلوده کرده، چون سفیدست  سراسردشت وبیشه زرد گشته دل ماهم زغم پردرد گشته   شده دشمن نوازی پیشۀ ما خوراک مارزشت اندیشۀ ما دل مارا به هم دشمن نمودند شبان وگله را با هم ربودند میان ما دروغ را پروریدند قبال هرکسی ازوی خریدند کژی هارا به ماها سهم دادند دروغ ودشمنی را فهم دادند برادربا برادرکینه ورزید پدرفرزند خود را سینه درید به جرم دشمنی با دین الله بکشتند یکدگ اشعار انتقادی ...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار انتقادی دنبال می کنید

برچسب : کوروش نخواب هرگز,کوروش نخواب سیمین بهبهانی,شعر نخواب کوروش,هرگز نخواب کوروش شعر, نویسنده : naghed-37o بازدید : 102 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 13:05